کسب و کارهای کوچک انتخاب کسب و کار احساسی یا منطقی ؟!
کسب و کار احساسی یا منطقی؟!
مالکین بسیاری از کسب و کارهای کوچک از مسائلی که در بازاریابی هست ناامید می شوند، چون نمی دانند که باید از کجا شروع کنند.
معمولا یه سری سوالات از خودشون می پرسند:
آیا لازمه که مدیر بازاریابی استخدام کنیم؟
چقدر باید برای اینکار هزینه کنیم؟
یا اصلا به چه چیزی می خواهیم برسیم؟
اگر به سوالات این مالکین عزیز دقت کنید، عموما وقتی کسب و کارشون رو راه اندازی می کنند، تازه میفهمن که اون چیزایی که تو ذهنشون بود و یه جورایی احساسی بود تو فرآیند راه اندازی و مدیریت کسب و کار به کارشون نمیاد.
و در واقع با این حقیقت مواجه میشن که فرایند بازاریابی در کسب و کار کاملا فرایند منطقیه!
و اینجا دانستن هدف همه چیز را آسآن تر می کند!
مهمترین مساله اینه که مالکین کسب و کارهای کوچک بدانند که به کجا می خواهند برسند؟
و یه چیزی که تو کسب و کارهای کوچک هست ولی در کسب و کارهای بزرگ نیست اینه که تو کسب و کارهای کوچک فرایندهای بازاریابی را می توانند با سرعت بیشتر جلو ببرند، چون تعداد تصمیم گیرندگان کم هستند و در بعضی مواقع خود مالک کسب و کار اکثر تصمیمات را میگیره…
فقط اگر بدونه هدف کسب و کارش چیه؟
حالا تا اینجای کار گفتم که به اینجا برسیم:
اگر یه کسب و کار کوچک داری و یا تازه میخواهی یه کسب و کار کوچک راه اندازی کنی قبل از هر چیزی یه قلم بردار و برای خودتون موضوعات زیر را مشخص کن:
چرا وارد این کسب و کار شدم؟
بودجه ای که برای فرایندهای بازاریابی در نظر گرفتم چقدر است؟
چه چیز، کسب و کار من را با دیگران متفاوت می سازد؟
با مشتریان، کارمندان و تولید کنندگان چه نوع ارتباطی دارید؟
هدف نهایی کسب و کار من چیه؟
- (+98) ایران
دیدگاهتان را بنویسید