هدف نهایی کسب و کار من چیست؟

تو ویدئوی قبلی که موضوع کسب و کار احساسی و منطقی را براتون باز کردم، در آخرش گفتم که صاحب کسب و کار برای راه اندازی کسب و کار یه سری سوالات را باید برای خودش مشخص کند.سوال آخر این بود:

هدف نهایی کسب و کار من چیست؟

خب خیلی از صاحبین کسب و کار هدف نهایی خودشان را چیزهای مختلفی عنوان می کنند:
بعضی ها هدف نهایی فقط کار کردن
خیلی ها هم سودآوری هدف نهایی شون بود
بعضی ها هم خدمت رسانی.

سودآوری نتیجه ی مطلوب موفقیت شماست، اما نگذارید به هدف اصلی تان تبدیل شود.
چرا دارم این حرف رو میزنم:
چون که اگر هدف نهایی شما فقط کسب سود باشه، اگر مدیریت شده فرایندها را ببرید جلو، خیلی زود به سودآوری می رسید و بعدش هدف دیگری نخواهید داشت.

در عوض به جای اینکه سودآوری را هدف نهایی خودتون بگذارید، به این فکر کنید که کسب و کار شما می خواهد چه تغییرات مثبتی پدید آورد؟
این خواسته، قلب و روح شرکت شما را می سازد، و به انگیزه ی شما و همکارانتان تبدیل می شود.

تعریف سود

سود یک عدد قطعی است که با میزان درآمد یا بازده مالی افزون برهزینه های جاری شرکت، تعیین می شود. نحوه محاسبه آن به این صورت است: کل میزان درآمد منهای کل هزینه های محاسبه شده شرکت و درصورتحساب سود و زیان شرکت ذکر می شود. صرف نظر از حجم و حوزه تجارت یا صنعتی که درآن فعالیت می کند، هدف یک شرکت همیشه سود بردن است.

تعریف سودآوری

سودآوری ارتباط نزدیکی با سود دارد؛ اما با یک تفاوت کلیدی. در حالی که سود یک مقدار مطلق است، سودآوری نسبی است. ازاین معیار برای تعیین دامنه ی سود شرکت با در نظر گرفتن اندازه ی کسب و کار، استفاده می شود. سودآوری یک معیار اندازه گیری بهره وری و در نهایت بیانگر موفقیت و شکست یک کسب و کار است. تعریف دقیق تر سودآوری، توانایی یک کسب و کار در ایجاد بازده مالی مبتنی بر منابع خود در مقایسه با یک سرمایه گذاری جایگزین است. با وجودی که یک شرکت می تواند سود ببرد اما این به معنی سودآوری شرکت نیست.

تهش می خواهم به اینجا برسم که:
این تفکر شماست که موفقیت و سود را بوجود می آورد.