7 دلیل شکست کسب و کار اینترنتی که به آن توجه ندارید
7 دلیل شکست کسب و کار
شکست یک کسب و کار هیچگاه بصورت اتفاقی و براساس شانس نیست و اصولا به نحوه سازماندهی و بصیرت فرد راهانداز کسب و کار بستگی دارد و دلیل دیگری برای آن وجود ندارد. هر کارآفرینی که دست به شروع یک کسب و کار می زند در پس ذهن خود به سود فکر میکند. اما داشتن یک بیزنس همانقدر که سود آور است می تواند پرخطر و چالش برانگیز باشد. عوامل مشخصی در ناکامی و عدم موفقیت کسب و کارها خصوصا از نوع اینترنتی آن نقش دارند. در این مقاله مروری داریم بر مهمترین عواملی که باعث می شوند کسب و کارها با شکست روبرو شوند.
واقعا چرا خیلی ها در کسب و کارشان دچار شکست می شوند؟
در حالی که راهکارهای زیادی را می توانند انجام بدهند. دلیل عدم موفقیت در تجارت اغلب به اشتباه در دلیل آغاز کار صاحب تجارت بر می گردد. آیا دلیل اصلی شما برای شروع کار به دست آوردن پول زیاد است؟ آیا فکر میکنید که اگر شغل خوبی داشته باشید میتوانید وقت بیشتری با خانواده خود بگذرانید؟ آیا داشتن کسب و کار شما را از پاسخگویی به اشخاص دیگر بی نیاز میکند؟ شاید این مزایایی باشد که اغلب کارآفرینان برای کارهای مستقل خود را ذکر کنند.
دلایل شکست در کسب و کار
تا زمانی که هنوز کسب و کار شما کاملا وارد ورطه نابودی نشده است (مانند کاهش اعتماد مصرف کنندگان یا از دست رفتن سرمایه شرکت) میتوانید با اعمال تغییراتی دوباره جایگاه خود را برای کسب موفقیت به دست بیاورید. میتوانید جلوی شکست کسب و کار را گرفته و با اصلاح استراتژی خود، وضعیت کسب و کارتان را بهبود دهید.
در این مقاله 7 دلیل اصلی ورشکستگی در یک کسب و کار را مرور خواهیم کرد.
ترس از عدم پذیرش
خیلی از ما متوجه این موضوع شدهایم که شرایط بازار کسب و کار متفاوت شده است، ولی با اینحال نمی دانیم چه اصراری است که کسب و کارمان را چابک تر (اینترنتی) نمی کنیم.
و این موارد باعث می شود همچنان در منجلاب کسب و کارمان فرو برویم.
بی تجربگی
خیلی ها هم فکر می کنند چون در حوزه فروش اینترنتی و کسب و کار اینترنتی بی تجربه بودهاند، کسب و کارشان شکست خورده، در حالیکه بی تجربگی و آماتور بودن بخشی از کسب و کار هست.
اینجا باید به شما بگویم تا میتوانید تجربه کسب کنید، اگر تجربه ای را تا ارزون هست کسب نکنید، ممکن است بعدها برایتان گران تمام شود.
رابطه ترس از فروش و شکست کسب و کار
فروش یعنی خدمت رسانی به علاقمندان و مخاطبان. باید بتوانید علاقمندان و مخاطبان خودتان را پیدا کنید. عموما آنهایی که در کسب و کار خود شکست می خورند به دنبال یادگیری راه های پیدا کردن نمی روند و در آخر به این نتیجه می رسند که در فروش موفق نبوده ایم. این دو موضوع تا حدودی با هم تفاوت دارد. هیچ آدم موفقی را نمی توانید پیدا کنید که بدون اقدام کردن و بدون اقدام درست و به موقع ، توانسته باشد به موفقیت دست پیدا کند. موفق شدن در هر کاری ، نیاز به اقدام بدون ترس و به موقع دارد.
اگر نتوانید به موقع کاری را که بایسته است انجام بدهید، هیچ وقت به سمت موفقیت حرکت نمی کنید. به طور کلی اگر استراتژی های فروش خوبی نداشته باشید شکست کسب و کار شما بسیار محتمل و نزدیک است!!
در دنیای امروز یک فروشنده باید با مشتریهای خود ارتباط حسی داشته باشد. یعنی ارتباطی بگیرد که احساس مشتری را درک کند و بتواند علاوه بر منطق (که نیازهای مشتری هست) احساس مشتری را هم ببیند. همه فروشنده های باتجربه که فروش رودرو با مشتری داشتهاند ، عقیده دارند که تا احساس مشتری را درک نکنید نمی توانید فروش عالی را تجربه کنید.
برای اینکه بتوانیم درک درستی از احساسات مشتری داشته باشیم ، باید با اقدام عملی شروع به فروش مستقیم کنیم. فروشی که در آن مشتری را از نزدیک ببینیم و صدایش را خیلی واضح درک کنیم.
سعی کنید فروشنده باشید!
برای اینکه بتوانید در روش های مختلف فروش تبدیل به یک فروشنده حرفه ای شوید، بهتر است در اول راه ، فروش مستقیم را تجربه کنید. میداونم که ترس از نه شنیدن همیشه با یک فروشنده همراه هست. مخصوصا وقتی که هدف خوبی برای کسب درآمد تعیین کرده باشید.
بخش بزرگی از یاد گرفتن در راه فروختن ، با تجربه به دست می آید. خاندن کتاب های فروش دید خوبی برای پا گذاشتن در مسیر فروختن به ما میدهد. ولی هیچ کس فقط با خواندن کتاب یا یاد گرفتن تئوری ها، فروشنده خوبی نمی شود. مثل این می ماند که بخواهید با خوندن خاطرات کوه نوردهای حرفهای ، یک شبِ قله اورست را فتح کنید.
از نظر من عمده دلایل ترس، عدم آگاهی یا نداشتن اعتماد بنفس است که خود ریشه در عدم آگاهی دارد.
عدم آگاهی می تواند دانشی یا مهارتی باشد.
یعنی یا نمی دانید، یا نمی توانید.
اگر وارد محیطی شوید که نمی دانید چه چیزی انتظارتان را می کشد، طبیعتا ترس و دلهره به سراغ شما خواهد آمد.
هرچقدر بیشتر بتوانید فروش را بشناسید و اقدامات خود را پیش بینی کنید، ترس از فروش کمتر جلوی شما را خواهد گرفت.
آسودگی فوری
هرکاری که امروز انجام می دهید طی 3 ماه تا یکسال جواب خود را نشان میدهد، پس اگر نشستید و منتظر هستید که معجزه اتفاق بیافتد، که سخت در اشتباهید.
اگر الان شروع به فعالیت کنید، میتوانید امیدوار باشید که اگر خوب عمل کرده باشید، 3 ماه دیگر نشانه های کار خود را ببینید.
ترس از موفقیت
باورتان نمی شود، خیلی ها از رسیدن به یک موفقیت می ترسند. البته خنده دار نیست!!!
موفقیت یعنی تغییر، و همیشه زمانی که شما تصمیم به تغییر می گیریم، مکانیزم مغز به ما اجازه نداده که حرکت بعدی را شروع کنیم.
وقتی حرف از موفقیت و آدمهای موفق میشود یک لیست از فاکتورها و معیارها در ذهن شکل میگیرد. موفقیت واژهای است که از کودکی بارها و بارها به عنوان نشانهای از دستیابی به آمال و آرزوها از آن یاد میکنیم. با خیال پردازی، هدف گذاری و تلاشهای مستمر غایتی تعیین میکنیم و رسیدن به آن را مسیر اصلی زندگی خود قرار میدهیم.
همیشه این نکته را در نظر داشتهباشید که قرار نیست متناسب با سلیقه دیگران زندگی کنید و مورد تأیید و علاقهی آنها باشید. لازم نیست همه شما را دوست داشتهباشند. با این تفکرات کمال گرایی خود را کاهش دهید و به این واسطه قادر خواهید بود تا از میزان ترس خود کم کنید. پیشرفت یا شکست در کسب و کارتان هم دقیقا به ترس شما از پیشرفت بستگی دارد. اگر بتوانید بر ترس تان غلبه کنید مطمئن باشید کسب و کارتان هم پیشرفت خواهد داشت.
بسیاری از افراد از برجسته شدن و معروف شدن در جمع میترسند و به این ترتیب دست از تلاش برای درخشیدن و شکوفا شدن بر میدارند. ممکن است جملاتی از این قبیل را با خود تکرار کنند که «مگر من که هستم که بتوانم بدرخشم و پیشرفت کنم» تکنیکهای زیادی برای غلبه بر ترس از برجسته بودن مثل ترس از سخنرانی وجود دارد تنها کافی است به خود اجازه درخشیدن بدهید.
یک جمله را به عنوان راهنمایی از من بپذیر:
“از ترس به عنوان یک قطب نما استفاده کنید.”
تاثیر عدم برنامه ریزی در شکست کسب و کار
هر کسی که تاکنون مسئولیت یک رویداد مهم موفقیتآمیز را بر عهده داشته، به خوبی میداند که موفقیت به دنبال برنامه ریزی دقیق، استراتژی مناسب و سخت کوشی به وجود میآید. همین وضعیت را میتوان در مورد بیشتر موفقیتهای تجاری هم بیان کرد. بنابراین طبیعی است که عدم برنامهریزی یکی از دلایل شکست کسب و کارهای کوچک باشد.
عدم برنامه ریزی صحیح در واقع، علت مشکلاتی از قبیل فقدان و به جریان انداختن نقدینگی ضعیف است.
باید یک برنامه کاری منسجم را با در نظر گرفتن تمام امور مالی، بازاریابی، رشد و دیگر موارد خاص را در نظر بگیرید. میتواند بسیار زمان بر باشد زیرا یک برنامه ریزی صحیح و مناسب هفته ها یا حتی ماه ها و گاها سال ها تلاش و مطالعه و تحقیق نیاز دارد. عقاید و نظرات شما زمانی کارساز خواهد بود که با برنامه ریزی جلو بروید، در غیر این صورت در آخر کار، سرمایه تان هدر خواهد رفت.
داشتن یک برنامه تجاری برای همه مشاغل مهم است. بسیاری از مشاغل کوچک به دلیل کاستیهای اساسی در برنامهریزی تجاری خود شکست میخورند و باید برنامهریزی آنها واقع بینانه و مبتنی بر اطلاعات دقیق و جاری در کسب و کار صورت گیرد. برنامه ریزی یک کسب و کار شامل موارد زیر میشود:
- تحلیل بازار
- نیروی کار
- مشکلات و راه حلهای بالقوه
- تجهیزات و فهرست تأمین سرمایه، ترازنامه، صورت درآمد و تجزیه و تحلیل جریان پول، پیش بینی فروش و هزینه
- تجزیه و تحلیل رقابت
- بازاریابی، تبلیغات و فعالیتهای تبلیغاتی
- بودجه و مدیریت رشد شرکت
عدم توجه به نیاز مشتری
اولویت دادن و توجه به مشتری بسیار اهمیت دارد. کسب و کاری که خدمات و توجه مناسبی به مشتریان داشته باشد، حتما پیشرفت میکند. توجه مناسب به مشتری باعث بازگشت مشتریان میشود، و بازگشت مشتریان باعث وفادار شدنشان میشود. اگر رفتار بسیار خوبی با مشتریان نداشته باشید، آنها سمت رقبایتان کشیده خواهند شد. یاد بگیرید چگونه باید به مشتریانتان نشان دهید که برایتان محترم و ارزشمند هستند.
همیشه در مورد کیفیت محصولتان از آنها سوال کنید و در قبال اظهار نظرشان دربارهی محصول، تخفیفاتی برایشان در نظر بگیرید (صرفنظر از اینکه نظرشان مثبت باشد یا منفی). اگر به اندازهی کافی به مشتری نزدیک نشوید، اگر شبیه سایر فروشندهها با آنها رفتار کنید، فقط وقتی سراغتان میآیند که گزینهی دیگری جز شما نداشته باشند. عدم توجه کافی به نیاز مشتری، بسیاری از کسب و کارها را نابود کرده است. واحد خدمات مشتریانتان معرف برند شما است.
در یک استارتاپ کارآفرینان تمرکز خود را بر تعداد مشتریان فعلی میگذارند (چرا که ارتباط تنگاتنگی با درآمد و سودآوری دارد).
با این حال به جای تمرکز بر کمیت، به کیفیت توجه کنید: به مشتریانی که در حال حاضر و به طور قطعی (کم یا زیاد) دارید توجه کنید و ببینید آنها دربارهی شرکت شما چه حرفهایی میزنند. هرگز فرصت مطالعهی بیشتر دربارهی شناخت برند و مشتریان خود را از دست ندهید. یکی از دلایل جلوگیری از عدم موفقیت و شکست کسب و کار این است که توجه ویژه به مشتریان و انتظارات آنها داشته باشید.
آیا آنها با کانالهای شما در شبکههای اجتماعی ارتباط برقرار کردهاند؟ آیا در مورد کسب و کار شما اظهار نظر میکنند؟ آیا دوباره از شما خرید میکنند؟ اگر کسی دربارهی کسب و کار شما صحبت نمیکند،علیرغم تمام فعالیتهای جاری سازمان نشانهی بدی برای آیندهی کسب و کار شماست.
سخن آخر
در این مقاله 7 دلیل پایه ای در شکست کسب و کار را با شما در میان گذاشتیم. از شما می خواهم یک بار دیگر آنها را مرور کنید.
و با خودتان فکر کنید که آیا این دلایل واقعا واقعی و مهم هستند؟
در مدت 13 سالی که در حوزه کسب و کار اینترنتی و فروش و بازاریابی فعالیت دارم، بارها نکات ریز و درشتی را در کسب و کارهای مختلفم تجربه کردهام.
و خیلی خوشحال هستم که توانستم بعضی از تجربیات را با هزینه ارزان بدست بیاورم.
به شما پیشنهاد می کنم که از ترس های خود به عنوان یک قطب نما برای جلو رفتن استفاده کنید، و از مسیر کسب و کارتان لذت ببرید.
اگر با دلایل دیگری در شکست کسب و کار مواجه بوده اید، لطفا تجربیات خود را در قسمت نظرات با مخاطبان این صفحه به اشتراک بگذارید.
- (+98) ایران
دیدگاهتان را بنویسید